{"@context":"https://schema.org","@graph":[{"@type":"WebSite","@id":"https://maysan.blog.ir/#website","url":"https://maysan.blog.ir/","name":"\u0645\u062f\u0631\u0633\u0647 \u0639\u0644\u0645\u06cc\u0647 \u0645\u0639\u0635\u0648\u0645\u06cc\u0647","description":"","potentialAction":[{"@type":"SearchAction","target":{"@type":"EntryPoint","urlTemplate":"https://maysan.blog.ir/?s={search_term_string}"},"query-input":"required name=search_term_string"}],"inLanguage":"fa-IR"},{"@type":"CollectionPage","@id":"https://maysan.blog.ir/#webpage","url":"https://maysan.blog.ir/","name":"\u0645\u062f\u0631\u0633\u0647 \u0639\u0644\u0645\u06cc\u0647 \u0645\u0639\u0635\u0648\u0645\u06cc\u0647 -","isPartOf":{"@id":"https://maysan.blog.ir/#website"},"breadcrumb":{"@id":"https://maysan.blog.ir/#breadcrumb"},"inLanguage":"fa-IR","potentialAction":[{"@type":"ReadAction","target":["https://maysan.blog.ir/"]}]},{"@type":"BreadcrumbList","@id":"https://maysan.blog.ir/#breadcrumb","itemListElement":[{"@type":"ListItem","position":1,"name":"\u062e\u0627\u0646\u0647"}]}]} میسان

میسان

وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّوم وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً

لیت الخیال یجود منک بنظرة
ان کان عز علی المحب لقاک...

فهرست مطالب
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

ورع

۱۶
دی

ولی از ما کمک می خواد... امام ما از ما یاری می طلبد...

می فرماید شما نمی توانید مثل ما زندگی کنید...

ولکن اعینونی... اما کمکم کنید...

بورع و اجتهاد و عفة و سداد 

کمکم کنید با ورع و اجتهاد و عفت و سداد...

(نهج البلاغة،رساله 45)

خیلی غریب است این یاری طلبیدن امام از ماموم

تمام چهار زمینه ی گفته شده حول ورع است. یعنی اگر ورع باشد باقی آنها مطرح می شوند.

امام ابو عبدالله الصادق می فرمایند:

...ان ولایتنا لا تنال الا بالورع...

(عیون و محاسن مفید و بشاره المصطفی طبری)

همه چیز حول ورع است. حتی ولایت ائمه...

اما ورع چیست؟

خودشان برایمان تعریف کرده اند

رسول الله فرموده اند:

کف عن محارم الله تکن اورع الناس

(امالی صدوق و ایضا مفید و ایضا طوسی)

از محارم خدا چشم پوش تا از با ورع ترین مردم باشی...

خدا خودش می گوید:

اجتنب ما حرمت علیک تکن من اورع الناس...

(الکافی باب ورع)

در حدیثی آمده توقف عند الشبهه یعنی ورع. پس ورع یک مرحله بالاتر از تقوا می تواند باشد. ورع مواظبت از زمینه های گناه و شبهه هاست و تقوا نکردن این گناه ها. امام از ما ورع می خواهد....

یه وقتی خیلی دوس داشتم که دیوان شفهینی رو داشته باشم. خیلی جاها دنبالش گشتم. شفهینی آدم معروفی نیس ولی شعرهاش بی نظیره. تا اینکه یه نسخه ازش پیدا کردم. ناسخ این نسخه کسی بود به اسم محمد طاهر السماوی. قبلا هم اسمش رو شنیده بودم. یادم افتاد که از این شیخ یه کتابی دارم به اسم الطلیعه. توو این کتاب شعرای شیعه رو با چند بیت از شعرهاشون جمع آوری کرده. البته کسایی رو اورده که امامی باشن. نه مثل نسمه السحر. کتابش شعرهایی رو اورده که توو خیلی از منابع امروزی اصلا اثری از اونا نیس. معلوم بود که آدم ملا و کتابخونده ایِه. نه مثل خیلی ها کپی پِیستی... توو الغدیر دنبالش گشتم دیدم علامه اونجا هم بهش اشاره کرده. البته به کتابخونه ی سماوی. بیشتر گشتم دنبالش. آدم غریبی بوده. مجتهد بوده و قاضی بغداد. ولی عاشق کتاب. بسیاری از کتاب ها رو نسخ کرده. بیشتر از پنجاه تا دیوان شعرا رو جمع آوری کرده بود. تا اونجایی که هر محققی که می خواد کتاب خطی ای رو تحقیق کنه تا می فهمه ناسخ سماوی بوده در پوست خودش نمی گنجه! به خاطر قِلّت تصحیف و تحریف.(توو شعراء الغری یه چی نوشته که ایشالا درست نیس!!!) بسیاری از کتاب های نایاب توو کتابخونش موجود بوده. اصلا بعضیا می گن برای به دست اوردن کتاب های نایاب قدیمی حرص عجیبی داشته. در ادبیات و تاریخ بسیار مسلط. و شاعری ماهر. از جرجی زیدان و زرکلی تا علامه امینی و آقا بزرگ همگی بهش استناد می کردن. مثل یک فهرست متحرک. کتاب های زیادی هم نوشته. یه جایی دیدم محمود شکری برای قاسمی یکی از کتابا ی شیخ محمد طاهر رو( اگه اشتباه نکنم شجره الریاض بود اسمش) به عنوان هدیه می فرسته(هذا لشئ عجاب...). با این حال متاسفانه وقتی فوت می کنه بچه هاش کتابخونش رو می فروشن. هر کدوم از اون کتابای نادر دست یکی می افته. البته بعضیاش هم الان توو کتابخونه حکیم وجود داره. غفرالله لنا و له...

اوایل قرن پنجم؛ بی نظیر ترین دوره ی شیعه است شاید. احفظ الناس فی حدیث اهل البیت(غضائری)، اعظم المتکلمین(مفید) و بعد هم اکثر اهل زمانه ادبا و فضلا(مرتضی) و اشعر قریش(رضی) همگی در کنار هم و در یک زمان. همگی در یک شهر. شهر هفتاد و دو ملت. بغداد. در این شهر به این شلوغی و در آن فتنه های خونین و در بین کفر و ارتداد و تحجر و انتلکت بازی، امامیه کتاب و ردیه می نویسد و انسان می سازد و استحکام می بخشد به عقایدش. و الله متم نوره...
شریف مرتضی واقعا از عجایب است. چند وجهی. بی نظیر. واقعا بی نظیر. بیشتر جنبه ی کلامی و عقلی و ابتکاراتش مطرح می شود. درحالیکه در ادب، عرب را دیوانه ی خود کرده. و در شعر‌. هیچ وقت باورم نمی شد که عقل گرایی مثل مرتضی یک عاشق درجه یک باشد:

لیس فی العشق جناح
بل هو الداء الصراح...
ویح اهل العشق فی لج
غزیر العمق طاحوا
جحدوا الحب و لکن
کتموه ثم باحوا
و لهم السن دمع
ترجمت عنه فصاح
لیت اهل العشق ماتوا
فاراحوا و استراحوا...

به هر حال هنوز در میان شیعه وجهه ی ادبی مرتضی مغفول مانده برخلاف جوامع عربی:
بینی و بین عواذلی
فی الحب اطراف الرماح
انا خارجی فی الهوی
لا حکم الا للملاح...

غفرالله لنا و له