شکوفه ندادیم...
دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۵۰ ب.ظ
یه وقتی عین-صاد با اشک، با هق هق، با سوز، با آه گفت:
بهار هایی رو از عمرمون خرج کردیم؛ یک شکوفه ندادیم، یک شکوفه که دلِ رسول خدا رو شاد کنه، دل فاطمه ی زهرا رو شاد کنه....گاهی دلِ آدم ،آدم رو رسوا می کنه....
آخر. شهیدا میون بُر زدن. اونایی که خواستند، رفتند. حرکت... اونایی که رفتند، رسیدند. اونایی که گمنام شدن، شدن زائر زهرا....
بهار هایی رو از عمرمون خرج کردیم؛ یک شکوفه ندادیم، یک شکوفه که دلِ رسول خدا رو شاد کنه، دل فاطمه ی زهرا رو شاد کنه....گاهی دلِ آدم ،آدم رو رسوا می کنه....
آخر. شهیدا میون بُر زدن. اونایی که خواستند، رفتند. حرکت... اونایی که رفتند، رسیدند. اونایی که گمنام شدن، شدن زائر زهرا....
- ۹۵/۰۸/۱۷
کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر نام نویسنده و نام سایت مجاز است .